نوشته شده توسط : Dr. Dalake

یکی از مشکلات ومعضلات خانواده ها و کودکان ونوجوانان این است که خودرا باور نداشته و اعتماد به نفس ندارند. این مشکل ناشی ازآنست که یا کودک و نوجوان هنوز بحالت تثبیت وضعیت نرسیده و درانجام هر کاری دچار تردید میباشد و باخود فکر می کند که نمی تواند این کار را انجام دهد ویا اینکه بزرگتر ها به وی اجازه انجام کار را نداده ودر واقع این فرصت را به او نمی دهند تا وی دچار رشد اعتماد به نفس شود و ارزش های خود را نشان دهند.

علائم کمبود اعتماد به نفس در کودکان چیست؟
آنان همیشه با این حرف که هنوز زود است و یااین کار شما نیست مواجه شده و به این باور عدم توانایی خویش می رسند که بسیار بداست. آنان دلسرد شده و ابتکار و خلاقیت خود را از دست میدهندو درواقع می توان علت اصلی عدم اعتماد به نفس کودکان را عدم وجود روحیه تایید و صحت بکار کودکان در خانواده ها و مدارس است درواقع هیچ گاه به کودکان اطمینان لازم حاصل نمیشود. بنابراین اگر میخواهیم اعتماد به نفس کودک خود را زیاد کنیم ودر جواب این سوال که اعتماد به نفس را چگونه بالا ببریم باید به وی زمان دهیم و اورا تایید کنیم تا روحیه اعتماد به نفس و فرصت طلبی درآنان تقویت شده وراه برای پیشرفت آنان باز باشد البته باید توجه داشت که نباید طوری رفتار کرد که سبب بروز اعتماد به نفس کاذب شود.

شماره های تماس 01

کودک ۶ ساله دارم که اصلا تمرکز نداره
من یه کودک ۶ ساله دارم که اصلا تمرکز نداره. اگر یه سوره ای را حفظ کرده فقط باید در محل بی سرو صدابخونه اگه محل دارای صدا باشه سوره را اشتباه می خونه.

نمی دونم باهاش چی کار کنم؟ خیلی نگرانم؟ چون در تمام فعالیت هایش به این صورته / لطفا مرا راهنمایی کنید؟ اگر نیاز به مراجعه حضوری است لطفا اطلاع دهید تا مراجعه کنم؟ مشکل
دیگرش این است که فقط با گروهی از بچه ها ارتباط برقرار می کنه.

خیلی وقتا با بچه ها ارتباط نداره و دوست داره پیش بزرگتر ها باشه. و کارهای
بزرگترها را انجام بده؟ لطفا مرا راهنمایی کنید؟

پاسخ

آره مشاوره حضوری بهتره میتونید با دفتر مرکزی تماس بگیرید و وقت رزرو کنید

حتمأ یه سر ببرش مشاوره کودکان اونا بهتر تشخیص میدن

خب این به محیط خونه خودتون برمیگرده که در چنین محیطی رشدش دادید … باید در تمام محیط ها بهش آموزش بدید و در این مورد مشاوره کودکان هم مراجعه کنید …
چون تمرکزش به هم میخوره و نمیتونه رو اون مطلب دقت داشته باشه …
شایدم به خاطر اضطرابیه که ممکنه از طرف شما برای یادگرفتن قران بهش وارد میشه … پس بهتره همه موارد بررسی بشه

منبع:مرکز مشاوره-چرا برخی از کودکان اعتماد به نفس ندارند؟!



:: برچسب‌ها: اعتماد به نفس کودکان , اعتماد به نفس کاذب , اعتماد به نفس ,
:: بازدید از این مطلب : 237
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 12 خرداد 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

افزایش اعتماد به نفس کودکان زمانی رخ می دهد که والدین به کودک اجازه دهند احساسات خود را بیان کند و آن ها را سرکوب نکنند. همانطور که بچه ها رشد می کنند، عزت نفس آن ها نیز رشد می کند و والدین مسئول این رشد هستند. کودک با امتحان هر راه، کار، روش و مرحله ای اعتماد به نفس خود را افزایش می دهد.

هیچ پدر و مادری از داشتن فرزندی خجالتی و با اعتماد به نفس پایین خوشحال نیست و پدر و مادرها برای داشتن کودکی با ویژگی های ذکر شده هزینه های زیادی را متقبل می شوند.

به عنوان مشاور کودک و فرزندپروری باید بگویم هیچ کودکی با ویژگی هایی مانند خجالتی بودن و یا کمبود اعتماد به نفس متولد نمی شود.

باتوجه به این مساله با ادامه ی مطلب همراه باشید تا کلیدهای اساسی افزایش اعتماد به نفس کودکانرا بیاموزید.

چگونه کودک مان را بدبخت کنیم؟
بدبخت کردن کودک در تمامی طول زندگی اش از فرمول بسیار ساده ای پیروی می کند. بر اساس این فرمول باید گفت ” احساس ارزشمندی را از فرزندت بگیر تا بدبخت شود”.

بر اساس پژوهش ها مهم ترین عامل موفقیت فردی، عزت نفس است کودکی که از احساس ارزشمندی برخوردار باشد در موقعیت های مختلف به خوبی عمل می کند و به موفقیت می رسد.

اعتماد به نفس نیز از ارتباط تنگاتنگی با عزت نفس برخوردار است. با این تفاوت که اگر عزت نفس را برچسب کلی قیمت فرد به خود در نظر بگیریم، اعتماد به نفس احساس توانمندی در انجام امور جزیی تر است.

به عنوان مثال ممکن است فرزندتان از اعتماد به نفس کافی برای صحبت در جمع برخوردار نباشد اما در ورزش های رزمی اعتماد به نفس بالایی داشته باشد.

نشانه های عدم اعتماد به نفس در کودکان
گفتن چیزهای منفی و انتقاد از خود.
بیش تر در مورد نکات منفی خود صحبت می کند.
پیشرفت های خود را شانسی یا به دلیل تلاش دیگران می داند.
وقتی همه چیز خراب می شود خود را سرزنش می کند.
فکر می کند دیگران بهتر از او هستند.
مدام عذرخواهی کردن
کناره گیری از اجتماع و گروه ها دوستی
به دنبال تایید از دیگران بودن و در صورتی که تایید را دریافت نکند به کار خود شک می کند.
اجتناب از تماس چشمی و حضور در جمع.
فکر می کند لیاقت خوش گذرانی را ندارد.

افزایش اعتماد به نفس کودکان #cyaiyon
تکنیک های طلایی رشد اعتماد به نفس
۱. نقاط ضعف را بشناسید
همانطور که گفته شد، اعتماد به نفس نسبت به عزت نفس، جزیی تر است. برای افزایش اعتماد به نفس کودکان، در ابتدا لازم است از خود سوال کنید، اعتماد به نفس فرزندم در کدام بخش ضعیف است؟ و دلسل ان چیست؟ آیا مورد سرزنش، تمسخر، تحقیر، تحسین بی جا قرار گرفته؟ آیا بیش از حد از او حمایت کرده ام و به توانمندی خود در انجام کار باور ندارد؟

با شناختن حیطه مشکل و ریشه یابی آن می توانید به خوبی مساله را برطرف کنید.

۲. تحسین مداوم ممنوع
اگر شما نیز از جمله والدینی هستید که وقتی موفقیت کودک در امتحانات مدرسه، مسابقات و .. را می بینید جمله ای شبیه ” آفرین به تو افتخار می کنم، تو بهترینی” را نثارش می کنید، بهتر است بدانید که در حال انجام یک اشتباه تربیتی اساسی هستید.

پس از شنیدن این جمله کودک احساس می کند “فقط در صورت باعث افتخار هستم که موفق شوم” و آن باور سرآغاز اضطراب، کمال گرایی منفی و مشکلات روانی در او خواهدشد.

چنین کودکی نمی تواند در شرایط شکست، احساس ارزش کند و ارزشمندی خود را مشروط به موفقیت می داند.

این در حالی است که زندگی عرصه ی شکست، آزمون و خطا و حرکت در سنگلاخ هایی است که تضمینی در موفق شدن برای عبور از آن ها وجود ندارد.

۳. بهتر است به جای دیدگاه نتیجه گرا، به فرایند تلاش فرزندتان دقت کنید.
مثلا در حین مطالعه برای یک امتحان به او بگویید ” می بینم که برای موفق شدن سخت در تلاشی” و در صورتی که به موفقیت کامل نرسید به او بگویید ” تلاشت در طول دوره ی امتحانات عالی بود. مهم اینه که تلاشت رو کردی و بقیه ش خیلی اهمیتی نداره”.

واقعیت آن است که بااین شیوه فرزندی “تلاش گر” تربیت خواهید کرد در حالیکه شیوه ی نتیجه گرا، فرزندی مضطرب، اهمال کار، رقابت جو و تایید طلب پرورش می دهد.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۱ تکنیک قطعی افزایش اعتماد به نفس کودکان



:: برچسب‌ها: اعتماد به نفس کودکان , افزایش اعتماد به نفس کودکان , اعتماد به نفس ,
:: بازدید از این مطلب : 249
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 19 اسفند 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Dr. Dalake

آینده کودکان و برآوردن کردن آروزهایشان

ما همه می‌خواهیم فرزندانمان افرادی موفق در زندگی باشند که بتوانند در برابر دنیای خشن و نامطمئن امروزی، با شجاعت و انسانیت ظاهر شوند. امروزه، رسیدن به این هدف، کار آسانی نیست. اولیاء، دیگر نمی‌توانند از همان روش‌های تربیتی استفاده کنند که برای گذشته مناسب بود. این روش‌ها شاید برای گذشته مناسب بود، ولی امروز نتیجه‌بخش نیست.

چهل سال پیش برای اولیاء تقریبا بدیهی می‌نمود که فرزندانشان در آینده افرادی آماده، توانا و علاقه‌مند به رویارویی با دنیای خارج باز بیایند. ولی امروز، چنین موضوعی صدق نمی‌کند. حالا بعضی از جوانان اجازه می‌دهند که برخی از مسائل – حتی احتمال جنگ اتمی یا مسائل محیط زیست یا فاجعه‌های اقتصادی – میل به پیشرفت را در آنان تضعیف کند و در آنان نوعی تفکر پوچ‌گرایانه به وجود آورد. حتی افراد خوش‌بین و سخت‌کوش نیز امروز می‌بینند که مدارک دانشگاهی به تنهایی و به خودی خود، کلید موفقیت آنها در زندگی نیست. بسیاری از جوانان، امروز معتقد نیستند که بتوانند به تنهایی در زندگی موفق شوند. تبدیل شدن به یک فرد مستقل از نظر مالی، هر روز غیر ممکن‌تر از روز قبل به نظر می‌رسد. آیا هیچ زمانی از تاریخ را به یاد می‌آورید که هزینه زندگی اینچنین بالاتر از سطح درآمد شخصی باشد که تازه وارد بازار کار شده است؟ با این حال، امروز بچه‌ها چنان تربیت می‌شوند که در مقایسه با اولیای خود، از زندگی انتظارات بیشتری در مدت زمان کمتری دارند. درس لازم برای اولیاء از قرار زیر است: اگر می‌خواهید فرزندانتان مستقل باشند، به آنها یاد بدهید که چگونه کوشش کنند، چگونه رقابت کنند و چگونه به هدف برسند.

در تمامی سال‌هایی که تجربه کار با اولیاء را داشته‌ام، هیچ‌گاه ندیده‌ام که چنین درصد بالایی از آنها، تا این حد نگران آینده اقتصادی فرزندان خود باشند. هیچگاه نیز اینچنین تعداد زیادی از جوانان را نگران آینده خود ندیده‌ام. یک پدر نگران، روزی نزد من آمد و گفت: من سه پسر نوجوان بین سیزده تا نوزده سال دارم و فقط یکی از آنها می‌داند که در آینده چه کاری را می‌خواهد دنبال کند. دو پسر دیگرم اصلا به نظر نمی‌رسد که به فردای خود فکر کنند. آنها می‌گویند که می‌خواهند پولدار شوند، چیزهای خوبی داشته باشند، مسافرت کنند و از من و مادرشان زندگی بهتری داشته باشند. بسیار خوب – ولی چگونه می‌خواهند به یک زندگی برسند که دست کم، به خوبی زندگی ما باشد. به نظر نمی‌رسد که آنها به چگونگی رسیدن به خواسته‌هایشان فکر کنند.

نگرانی اینگونه اولیاء منطقی است. در عین حال آنها نمی‌دانند که چگونه می‌توانند به فرزندان خود کمک کنند تا به رویاهای خود، برای داشتن یک شغل موفق و یک زندگی خوب، جامه عمل بپوشانند. جای تعجب نیست، چرا که جامعه اولیاء انتظارات فراوانی دارد. کدام نقش دیگری این همه مسئولیت‌های مختلف را برعهده یک نفر قرار می‌دهد: الگوی رفتاری، معلم، دکتر و پرستار، سکرتر، راننده، آشپز، متخصص تغذیه و خانه‌دار؟ آیا هیچ شغل دیگری را به سختی ولی‌بودن سراغ دارید که هیچ‌گونه آموزش، تجربه و آماده‌سازی را نیز طلب نکند؟

مسئولیت پدر یا مادر بودن همیشه سنگین بوده است. این مسئولیت در دنیای متغیر، پیشرفته و پررقابت امروز، سنگین‌تر نیز شده است. لازم است که اولیاء، در اولویت‌ها و روش‌های تربیتی خود تجدیدنظر کرده و بر روی دادن مهارت‌ها و انگیزه‌هایی تمرکز کنند که لازمه استقلال و خوشبختی آینده فرزندانشان می‌باشد. فقط تحت این شرایط است که کودکان ما یاد می‌گیرند که برای خود هدف‌هایی تعیین کرده و به آنها برسند.

برای رسیدن به این مقصود، من توصیه می‌کنم که بیایید با هم نگاه تازه‌ای داشته باشیم به روحیه پیشرو، اخلاق کاری و آرزوی استقلال در خصوصیات سنتی انسان‌های موفق: یعنی شهامت، حسن تدبیر، انعطاف‌پذیری و نوعی روحیه ماجراجویی. اگر اولیاء بتوانند این خصوصیات را در فرزندان خود پرورش دهند، آنگاه فرزندانشان در آینده انسان‌هایی پیشرو خواهند بود و ممکن است کیفیت زندگی فرزندانشان به عنوان افراد بالغ، فقط به همین موضوع بستگی داشته باشد، موضوعی که خیلی آن را سرسرانه می‌گیرند، ولی دارای اهمیت بالایی است.

اگر ما موفق شویم که این صفات را در فرزندانمان پرورش دهیم، آنگاه به این هدف خواهیم رسید که فرزندانی مستقل، متکی به نفس و خوشبخت را تحویل جامعه می‌دهیم.

– استقلال به آنها آزادی انتخاب و شهامت قبول مسئولیت خود را می‌دهد. به آنها کمک می‌کند تا هویت و یگانگی خود را در دنیایی حفظ کنند که هر فرد با یک شماره شناسنامه، شماره گواهینامه و شماره حساب بانکی شناخته می‌شود.

– اتکاء به نفس، خطرات ورود به اقتصاد در حال تغییر مداوم را خفیف‌تر می‌سازد و به افراد کمک‌های شایان ذکری می‌کند.

– اگر کیفیت زندگی برای ما اهمیت داشته باشد، رفاه مادی یک شرط لازم است. رفاه مادی نتیجه دست‌یافتنی زحمت‌کشیدن و خلاقیت است که باعث راحتی انسان است.

تاکنون، متخصصین تربیت کودکان به این موضوع توجه زیادی نداشته‌اند که با چه روش‌هایی می‌توانیم کودکان خود را تربیت کنیم تا در آینده به استقلال مالی – بله، حتی ثروت – برسند و با این وجود افرادی موجه و پایبند به ارزش‌های معنوی باشند. فرزندانی که بتوانیم به آنها افتخار کنیم.

من می‌خواهم در این مقاله همین کار را انجام دهم. من روش‌های آزمایش‌شده‌ای را مطرح خواهم کرد که به شما نشان دهد چگونه در کودکانتان صفاتی را به وجود آورده و پرورش دهید تا در شرایط سخت اقتصادی امروز و آینده موفق باشند. نظریه‌ای من متکی است به تجربیات طولانی‌ام به عنوان یک ولی، یک مربی کودکستان، یک استاد دانشگاه، مدیر یک برنامه دولتی برای پرورش اولیه کودکان، مشاور امور حرفه‌ای، مشاور تحصیلی و بالاخره یک مادرخوانده.

 

خانه بزرگی که شوهرم و من در آینده می‌کنیم، خانه موقت فرزندخوانده‌های زیادی بوده که تعداد آنها گاهی به نه نفر می‌رسیده است. هر چند جدا شدن از این کودکان برای همسرم و من سخت بود، ولی همیشه بازگشت یک کودک به کانون خانواده اصلی خود برای ما شادی‌بخش بود. مشاهده چگونگی یادگیری و رشد این کودکان به من نقطه‌نظر جدیدی داد از چگونگی سازگاری کودکان با بحران‌های زندگی. این کودکان که خانه ما خانه آنها نیز بود، ضربات روحی سختی دیده بودند که سزاوار آن نبودند. ولی می‌دیدم که چگونه ایستادگی می‌کردند، سازگار می‌شدند و دوباره روحیه خود را بازمی‌یافتند. اینها همه به من درس‌های بزرگی در رابطه با تجربه بلوغ معنوی می‌داد.

هر یک از شغل‌هایی که داشته‌ام، مرا در موقعیت ارتباطی صمیمانه و عاطفی با هزاران مادر، پدر و کودک قرار داده است. خیلی از کارهای من طی آن سال‌ها شامل مشاوره با والدین در مورد کمک به فرزندان آنها برای رسیدن به حداکثر قابلیت به نسبت سنشان بوده است. من سوالاتی را به خاطر می‌آورم که اغلب پرسیده می‌شد. مثلا مریم دختر هجده‌ساله‌ای را به یاد می‌آورم که تازه از دبیرستان فارغ‌التحصیل شده بود.

مریم می‌گفت: «من می‌دانم که مادرم بهترین آرزوها را برای من دارد، ولی او هیچ‌گاه به من یاد نداد که چگونه خود را به این آرزوها برسانم.»

گاهی اوقات بچه‌هایی که بزرگ شده‌اند، پدر و مادر خود را مسئول گرفتاری‌هایشان در زندگی می‌دانند. برای مریم، لغت «حرفه» به صورت یک ناسزا درآمده بود، چرا که پدر و مادر او اصرار فراوانی داشتند که او حرفه‌اش را انتخاب کند. مریم از من می‌پرسید: «من چگونه می‌توانم بدانم که در زندگی چه کاری می‌خواهم انجام دهم، وقتی که هنوز به اندازه کافی زنگی نکرده‌ام.»

اگر پدر و مادرها معنی واقعی تحصیل و کار را به فرزندان خود یاد می‌دادند، بسیاری از این نارضایتی‌ها پیش نمی‌آمد. ما امروز افراد بسیاری را می‌بینیم که از کار خود راضی نیستند. با دادن اطلاعات و پشتیبانی به آنها سعی می‌کنم در زندگی خودشان جهش ایجاد کنند. من سعی می‌کنم آن‌چه را انجام دهم که والدین آنها می‌بایست سال‌ها قبل با فرزندان خود انجام می‌دادند.

منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-روانشناسی کودکان:آینده کودکان و برآوردن کردن آروزهایشان



:: برچسب‌ها: آینده کودکان , آرزوی کودکان , اعتماد به نفس کودکان ,
:: بازدید از این مطلب : 595
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 14 تير 1399 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 199 صفحه بعد